بیشمار اصطلاح و عبارات و تکیه کلامهای عامیانه و رایج زبان انگلیسی

اصطلاحات و عبارات و تکیه کلامهای عامیانه و رایج زبان انگلیسی

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین تعداد بی شماری از اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی را به همراه معنی فارسی آن ها را برای شما در نظر گرفته ایم. این اصطلاحات را به همراه فایل های صوتی آنها تنظیم کرده ایم تا بتوانید هر چه بهتر مطالب ارائه شده در این قسمت را فرا بگیرید. ضمناً، توصیه می‌کنیم که از دیگر مطالب مربوط به یادگیری اصطلاحات زبان انگلیسی وب سایت کاردوآنلاین از قبیل بانک اصطلاحات (Idiom) زبان انگلیسی نیز دیدن بفرمایید

دستش نمک نداره.

سنگ رو یخ شدم.

ما باهم تفاهم داریم.

مخمو خوردی.

از خجالت آب شدم.

من امروز توپ توپم!

حالم از این وضعیت بهم می‌خوره.

دست و پات رو گم نکن.

حال و حوصله ندارم.

کارت حرف نداشت.

پای کاری که کردم می‌ایستم.

سربالایی رو گذروندی.

درست شنیدی.

خیلی دوست داشتنی (قابل ستایش) هستی.

قابل تحسینه.

خالی نبند.

به من گیر نده.

خودت رو به اون راه نزن.

مجردي يا متاهل؟

باقیش رو خودت می دونی.

سرزنشت نمی کنم.

رو اعصابم راه می‌ره، دیوونه‌ام کرده.

هیچی نشده جا زدی؟

تازه دارم به آن عادت می‌کنم.

بزنم به تخته.

نباید جا بزنی.

حاضر جوابی نکن (جواب منو نده)!

با این عجله کجا می‌ری؟

این قصه سر دراز داره.

سر به هوا، الکی خوش

یک ذره شانس هم نداشتن.

بدون اجازه پدرش حتی آب نمی‌خوره.

به هیچ وجه.

دور از شان شماست.

زيرآب كسي رو زدن

لي لي به لالاي كسي گذاشتن

خیلی بی رحمانه بود.

چطور جرات می‌کنی؟

آدم قحطی نیست.

کارت تمومه.

مثل گچ سفید بودن

یالا، عجله کن!

دست تنهام.

بخت یارم بود.

صادق باش!

پا روی دم شیر نذار!

همه کارها رو به من بسپار.

این دیگه کیه! (عجب آدمیه!)

خیلی بی توجهی.

اگه لفتش بدی، قطار رو از دست می‌دی.

دیگه بدتر از این نمیشه.

من از تمام ماجرا باخبر هستم.

حقیقت تلخ است.

واقعا آزار دهنده‌ست.

‌در جريان امور قرار دادن

به دلت بد نیار! هرگز ناامید نشو!

خدا قوت.

نوک زبونمه.

حرفتو پس بگیر.

اینقدر به رخ ما نکش.

موذی (به قولی موذمار) بودن

طرف خودش رو میگیره.

گوش به فرمان کسی بودن

شاخ غول را شکستن

او دهن لق است.

از جلوی چشمم دور شو.

از جلوی چشمم دور شو.

هر چه بادا باد.

پارتی بازی کردن

چهار چشمی مراقب هستم.

چه عجب از این طرفا.

قبولت دارم.

گذشته ها گذشته.

بزن تو رگ.

حالم رو بهم می‌زنی.

می‌خوام برم دستشویی.

آب از سرش گذشته.

این به اون در

خیلی گران بودن

نوبت منه (که حساب کنم).

بزن قدش!

بهترین‌ها رو برای شما آرزو می‌کنم.

سال‌های شاد بسیاری را برای شما آرزو دارم.

صمیمانه‌ترین تبریک‌ها

به راحتی آب خوردن

به راحتی آب خوردن است.

به راحتی آب خوردن است.

دست و بالم بسته است.

از کوره در رفتن

زیاد و سریع خوردن

با تمام سرعت رفتن مخصوصا هنگام راندن ماشین

من قبول دارم. (وقتی کسی چیزی به شما می‌گه و شما باهاش موافق هستین از این اصطلاح استفاده می‌کنیم.)

بهتر از این نمیشم.

خودتی و خودت.

بی‌خیالش شو.

تو یک احمق به تمام معنا هستی.

داری باعث می‌شی سردرد بگیرم.

ديگه شورش در اومده.

درباره‌ات اشتباه می کردم.

بزن به چاک.

از كاه كوه ساختن

خیلی چندش‌آور بود.

همه کاره و هیچ کاره بودن

ریسک کردن

از خر شیطون پایین بیا.

قیاس مع الفارغ است.

باد اورده را باد می‌برد.

مظنون بودن

از پشت خنجر زدن

رفیق نیمه راه

خلاصه کنم.

برو سر اصل مطلب.

اونا خیلی به هم میان.

پررویی نکن.

چیز خوبیه.

ازدواج کردن

مردن

روی حرفت وایسا.

کار از محکم کاری عیب نمی‌کنه.

من دوست های زیادی دارم.

به جای منم خوش بگذرون.

بذار حرفم رو بزنم!

بهت قول مي‌دم.

حساب حسابه کاکا برادر.

درود بر شما.

ادم بد عنقیه.

می‌تونم از پسش بر بیام.

می‎‌خوام باهاتون روراست باشم.

تمام تلاشت رو بکن.

بدجوری گشنمه.

موهام رو توی آسیاب سفید نکردم.

حرف اول رو زدن

لوس نشو.

یک شکم دیگه رو هم باید سیر کنم.

منصفانه است؟

راه رو باز کنید.

از شرش خلاص شو.

کاملا درسته!

تمومش کن!

فضولی موقوف!

چشمم رو گرفت.

باب میلم نیست.

هم خدا و هم خرما را خواستن

عادی رفتار کن.

تو مایه آبروریزی هستی.

کاری که شده دیگه شده.

منم به اندازه تو می‌دونم.

به اندازه‌ي كافي خوب نبودن

برات آرزوی موفقیت می‌کنم.

هر کس و ناکسی می‌دونه.

طرف دستش کجه.

جو گير نشو.

سوختن و ساختن

زندگی رو چرخوندن (اقتصادی)

سر و پا گوشم.

بلا نسبت دوستان.

هندونه زیر بغل کسی گذاشتن

چشمت رو درویش کن.

دار و ندار خود را باختن

خربزه خوردی پای لرزش باید بشینی.

خودخوری کردن

دمت گرم.

خوب بنال ببینم!

حالا بهت نشون میدم!

عجب مهمانی‌ای!

محشر بود!

قربونت برم!

مواظب خودت باش!

چه مزخرفاتی!

مسئله ی مرگ و زندگی است!

لفتش نده!

گندش بزنن!

گور پدرش!

گیر نده!

تو گفتی و من هم باور کردم!

همچین بگی نگی!

بگیرش! ولش نکن!

هی میگم نره می‌گه بدوش.

همین رو کم داشتیم!

کور خوندی!

دوزاریش کجه!

کار تمومه!

کار از کار گذشته!

همه‎اش کلکه!

که این‌طور!

قضیه چیه؟!

اشتباه خود رو قبول می‌کنم.

سیم‌هایش قاطی است!

قسم می‌خورم!

قصه‌ی قشنگیه!

این خط و این نشون!

این تن بمیره!

این کاره نیست!

نکته رو گرفتم!

کله‌ات را به کار بینداز!

هر کاری دلت می‌‍خواد بکن، به من چه!

سرت به کار خودت باشه!

فضولیش به تو نیومده!

حرف دهنت رو بفهم!

عجب ناقلایی هستی!

علم غیب که ندارم!

فضولی موقوف!

همه چی ضایع شد!

از خر شیطان پیدا شو!

شد که شد به جهنم!

سوار شو! بپر بالا!

چشممون به هم افتاد.

معامله جوش نخورد.

در مسوليت خرابكاري كردن

برو پي كارت!

از آب گل آلود ماهي گرفتن خوبه.

من تا جمعه در مضيقه هستم. (بي پول هستم.)

این دو برادر مثل گچ و پنیر کاملا متفاوت هستند.

در برابر انجام كاري درمانده شدن

سلامت خود را بازيافتن

او مردد و دودل بود.

محکم کردن یک رابطه

موضوع چيه؟ موش زبونت رو خورده؟

به زندگی خود یا چیزی پایان دادن

تو عالم هپروت بودن

آخرین فیلمش خیلی مبتکرانه است.

كمياب یا ناياب بودن

فت و فراوان بودن

a dime a dozen [American English informal] / ten a penny [British English informal]

خوب يا بد، درست يا غلط

كوتاه نيامدن، سر حرف و تصميم خود ايستادن

كسي را دست انداختن

سيلي نقد به از حلواي نسيه.

بگو دیگه!

آخیش رفت، از شرش خلاص شدم!

از زمانی که او را در دانشگاه می‌شناختم پيشرفت (ترقي) كرده است.

He is gone up in the world a bit since I knew him at college.

پس رفتن، تنزل كردن

فايده عجله كردن چيه؟

نامعلوم، نامشخص بودن

من در کارم جان می‌کنم تا به جایی برسم.

نزدیک فروپاشی بودن

غذا معمولي بود، چیز خاصی نبود.

تمام نيروي خود را صرف كاري كردن

جایی برای اشتباه وجود نداشت.

شیر یا خط.

براي كسي خيلي خوب بودن

مسئول چيزي یا كاري بودن

كمر چيزي را شكستن

ميانه رو بودن

بيطرف ماندن

چیزی را با خاك يكسان كردن

چرا اينقدر در رو محكم بستي؟

آدم بدقدمي هستي.

مورد لطف یا بي‌مهري كسي بودن

be in somebody’s good books / in somebody’s bad / black books

چيزي به ذهنم نمي‌رسه.

حتماً خواست خدا بوده.

پشت سر هم پول باختن

این رو برای خودت می‌گم.

مثل روز اول شدن

بلا تكليف بودن

بال و پر كسي را چيدن

مثل برق رفتن

نقشه هاي كسي را نقش بر آب كردن

اغراق نيست اگر این رو بگم.

عاقل تر از اونه که از روی ظاهر قضاوت کنه.

فخر فروختن

وسیله هات رو جای امنی بزار تا زود پیدا بشن.

مالت رو سفت بگیر همسایه‌ات رو دزد نگیر.

چطو جرات مي‌كني رو حرف من حرف بزني؟

دلم براش مي‌سوزه.

عاقلانه‌ست که این کار رو انجام بدی.

چغلي نكن.

من عاشقتم، هیچوقت به عشق و علاقه‌ی من شك نكن.

خدا رو شكر.

حاضرم به هر ذلتي تن بدهم ولي اين رفتار با من نشه.

درباره‌ی من اشتباه برداشت نكن.

به گرمی از کسی استقبال کردن

دهنش بوی شیر می‌ده.

ما همه در غم شما شریک هستیم.

نشونت ميدم.

با اختياراتي كه به بنده تفويض شده است…

خاك نشستن، خاک گرفتن

در خانه‌ی خود زنداني شدن و تحت نظر بودن

چيز ديگري به نظرم نمي‌رسد.

به نظرم اين تفريح نیست.

به شیر کاکائو و یک تکه کیک نمیگن شام.

با يك نگاه عاشق شدن

بیا بریم بیرون ناهار مهمون من.

باعث افتخار و خوشحالي بنده است.

اون ما رو توی اين دردسر انداخت.

چطور مطوري؟ (گويش خياباني)

نفست در نياد.

هارت و پورت كردن

تا آخرين نفس

نعل به نعل اجرا كردن

با علاقه به كسي نگاه كردن

مد نظرم هست.

زندگي هميشه بر وفق مراد نيست.

باید برم دستشویی.

همه چی مرتب و رضایت بخشه.

Everything is coming up roses. Everything in the garden is rosy.

گذشته‌ها گذشته.

قبل از عمل فکر کن.

بچه شدی!؟

باید جوابش رو می‌دادی!

دوست دارم سر حرفم بايستم و از اعتقاداتم دفاع كنم.

ديگه راهي واسم باقي نذاشتي.

از موضوع خارج نشيم.

برو پي كارت.

بر حسب اتفاق منم اونجا بودم.

بيا شرو ور تحويل هم نديم.

رگ خوابش را به دست آوردي.

اين مال بزرگترهاست.

جلب توجه كردن

تو بايد به عملت افتخار كني.

ببخشید خيلي افكارم مغشوش است.

در شرايط خوبي هستم.

دلم شور می‌زنه.

گربه زبونت رو خورده؟

خودت رو خالی کن.

موضوع را عوض كردن، از اين شاخه به آن شاخه پريدن

در تعطیلات ساحلی ما جایی برای سوزن انداختن نبود، همه از بزرگ و كوچك و پير و جوان آن جا بودن.

There was no escape on our beach holiday, all the world and his wife were there.

راه انداختن کاری

آش كشك خالته، همينه كه هست.

چندان اهميتي ندارد.

با حلوا حلوا گفتن شكم سير نمي شود.

تمام توجه كسي معطوف چيزي شدن

قربون بند كيفتم تا پول داري رفيقتم.

اعلام آتش بس

عقل كسي پاره سنگ برداشتن

در خواب عميق بودن

خيلي پولدار است.

اخبار یا شايعه مثل برق (به سرعت) پخش می‌شود.

وای به حالت اگه…

رابطه با کسی را سریعاً از بین بردن

پایه‌اش هستی؟

آستین بالا بزن. (در فرهنگ انگلیسی این یعنی با جدیدت مشغول کار شدن)

پول بخور و نمیر

اگه یه مو از سر پسرم کم بشه…

خفه شو.

پول پول میاره.

یک چیزی جدی کفرم رو در میاره.

آستين همت را بالا زدن

آستين همت را بالا زدن

آستين همت را بالا زدن

با خلق و خوي كسي كنار نيامدن

با ادعاي دروغ و دوز و كلك

با محبت نظر موافق كسي را جلب كردن، مورد تاييد كسي قرارگرفتن

find favor with somebody / find favor in somebody’s eyes / win somebody’s favor

کسی را با مشت زدن

این من هستم که دارم ریسک می‌کنم.

گوشي رو قطع نكن. باید باهات صحبت کنم.

این دیگه چه کوفتیه.

کاری که سر وقت انجام داده بشه از کار بیشتر بعد از آن جلوگیری می‌کنه.

كاري رو شروع كردن

زياد با پدرش جور نيست.

به كسي، چيزي علاقه داشتن

قیمه قیمه کردن

به آنچه به ديگران توصيه مي‌كني خودت عمل كن.

قهوه دادن اون هم چه قهوه‌اي.

دلم ريخت.

خشم كسي را برانگيختن

اوضاع رو به راه نیست.

كشتن با شليك در سر

به مغز فشار آوردن

از كسي حرف كشيدن

بر باد رفتن

آدم بانفوذي است.

حواست باشه که حرفی نزنی.

افسر پليس شماره‌ی ماشين رو يادداشت كرد.

انگليسيم نم كشيده.

خانه توسط خانوم اداره می‌شه.

انگاری سرما خوردم.

کوزه گر از کوزه شکسته آب می‌خوره.

گوي سبقت را از رقبا گرفتن

به پذيرش چيزي ترغيب كردن

وادار به ترك كردن

تندرو هستم ( از نظر سياسي).

در این کار عالی هستی.

“اوضاع چطوره؟” “خوبه! بهتر از اين نميشه.”

نه بابا، جدي ميگي؟!

منظورش، نيتش خير بود.

هيچ تاثيري نداشتن

چيزي رو خيلي راحت ياد گرفتن

اعصاب كسي رو داغون، خرد كردن

یاد اون روزها بخیر.

پير نشي.

خودت رو ارزون نفروش.

دقيقا برعكس.

سر چیزی قسم خوردن

برو گمشو.

وقت گل نی.

از شما گله دارم.

خطر هنوز کامل رفع نشده.

دعوای زنانه

غذاي گران خوردن

اگر جسارت نباشد بايد بگويم كه…

گازش رو گرفتن، سرعت گرفتن

peel out / punch it / floor it / put the the pedal to the metal

به آساني به دست آوردن چیزی

ابن کار عالیه. من حتی براش درخواست ندادم. خودش افتاد توی بغلم.

This job is great. I didn’t even apply for it. It just fell into my lap.

نگران نباش!

نگران نباش.

اصلاً به تو ربطی نداره.

حساب چيزي از دست در رفتن

او در هنر دیپلماسی به خوبی وارد است.

ورق برنده در آستين داشتن

لباسي رو برعكس پوشيدن

به هيچ وجه من الوجوه.

اهميتي، وزني، اعتباري داشتن

متوجه منظورت نمیشم!

برای کاری یا چیزی ساخته شدن

پایین ترین قیمت ممکن

خیلی غمگین به نظر رسیدن

صد تا یک غاز

به حساب کسی گذاشتن

تو ذوق کسی زدن، کسی را نا امید کردن

افتضاح بار آوردن

هر گلی زدی به سر خودت زدی.

اون خیلی باهوشه.

زگهواره تا گور دانش بجوي.

اين هم از اين!

چه بهتر.

به بدي دفعه پيش نبود.

ظواهر فریبنده هستند.

از تو حركت از خدا بركت.

مگه می‌خوایم موشک هوا کنیم.

یک مرتبه همه چیز را فراموش کردن

به شرافتم سوگند…

مادر رو ببين، دختر رو بشناس.

مرخصي گرفتن با زنگ زدن به محل كار به علت بيماري شديد

هروقت بخوای توت فرنگی می‌تونی بخری ولی با قیمت گزاف.

‌كسي را ديوانه و عصباني كردن

هيچ نيازي به كسي یا چيزي نداشتن

من به آن هیچ اهمیتی نمی‌دهم.

پول كه علف خرس نيست.

دلخور نشو.

گولت زدم.

من رو قاطی این ماجرا نکن.

كسي را برآشفتن

عاميانه (عبارت غیر موادبانه): تو مخمصه بودن

مثل يک دسته گل بودن

به شدت كفري بودن

از تعجب دهانم وا مانده بود.

هيچ توجهي نكردن

حرف نزدن، ساكت ماندن

مهره‌اي ناچيز در دستگاهي بودن

امتحان سخت تر از انتظار من بود.

با ديگران فرق داشتن

تا حد جنون و ديوانگي كسي را اذيت و ناراحت كردن

هیچ شانسی نیست.

به آتش ديگري سوختن، به خاطر ديگري سرزنش شدن

چه آدم عجولی!

پول و چيزي را به رخ كسي كشيدن

آدم تنبل، فس فسو

كسي را ناراحت یا خوشحال كردن

دوست ندارم باهاش کج بیفتم.

از فرش به عرش رسیدن

تو پول غلط زدن

كوسه و ريش پهن.

مثل ريگ پول خرج كردن

یادش بخیر.

وقتي براي تلف كردن نداريم.

مشکل خودته.

تقصیر منه.

احساساتي شدن، گريه كردن

توی راه برگشت به خونه از پشت به ماشين ديگه‌ای زدم.

همچين آش دهن سوزي هم نيست.

خیاله میکنه آش دهن سوزيه.

زبان هم را خوب فهمیدن

همينم كه هستم.

کاسه زیر نیم کاسه

از آن نترس كه هاي وهوي دارد از آن بترس كه سر به توي دارد.

كسي شماتت نميكنه.

اين قصه سر دراز دارد.

اگر سرم هم برود اين كار را مي‌كنم.

زندگي بده بستونه.

بی‌ادبی من رو ببخشید.

شعار دادن، حمایت تو خالی کردن

ببخشید پشتم به شماست.

دارم باهات شوخی‌ می‌کنم.

هر میمونی زشت‌تره، بازیش بیشتره.

این رو به حساب بدشانسی بگذار.

آسیاب به نوبت.

منطقی به نظر رسیدن

چه خانم با وجناتی!

خیت کاشتی.

برو پی کارت!

خیالت راحت باشه.

خدا شاهده.

ترديدي نيست.

ملت بي‌خيال!

عمري دوباره از خدا گرفته.

جگرسوز

داشتم می‌مردم.

بازگشت همه به سوي اوست.

توی باغ نیستی.

گردن کسی انداختن

فرصت‌ بسيار خوبى‌ داشتم‌ ولى‌ خيطى‌ بالا آوردم.

آدم هفت خط

عمراً!

اشتباه غیر عمدی

خونه خراب کن

آب رفته به جوی باز نمی‌گرده.

انگار دارم با ديوار حرف ميزنم!

خیلی به ندرت

زیرآب زن

بدي رو با بدي نبايد جواب داد.

يعني خودم نمي‌دونم!

دركش خيلي سخته!

خاك عالم بر سرم!

هرچه بادا باد!

دسته گل آب دادن

زمان به بطالت گذشته شده

زبان طعنه

مطابق سنت رفتار کن!

بچه خر می‌کنی!

چقدر حیف!

موضوع رو لو نده!

كسي را بيچاره كردن

منتظر فرصت باش.

اين رو بايد توی کتاب تاريخ نوشت!

دلم برات كباب شد.

ياد و خاطره‌اش باقي می‌مونه.

دندون روی جيگر بذار.

خيلي مغروری.

تجربه داشتن در چیزی که ممکن است در آینده به درد بخورد

با مقاصد یا اهداف مختلف

خيلي خسته‌ام.

I’m going to bed. I’m wiped / wiped out / pooped (out) / exhausted.

ترديد به خود راه ندادن، ملاحظه‌ي هيچي رو نكردن

تنت می‌خواره؟

پشت كسي را خالي كردن

برو خدا رو شکر که حامله نیست.

چرا ناراحتي؟ چي شده؟

What’s with you? / What’s bothering you? / What’s eating you?

یکی مونده به آخری

من غلام حلقه به گوشت نیستم.

حقته!

می‌تونی رو کمک من حساب کنی.

دوست آن است که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی.

اگه پافشاری کنی می‌بری.

گذشته‌ي فراموش شده

خسته و كوفته بودن

روغن از دستش نمی‌چکه.

خوب موندی. فقط چند نخ موی سفید داری!

دل به دريا زدن

مشکوک مي‌زني!

هل نکن بابا اومدم!

به یاد نیاوردن

هدف آسونی بودن

کار از محکم کاری عیب نمی‌کنه

خیلی دیگه از حدت جلوتر رفتی.

درمقابل کسی جوجه بودن

از خود تعریف کردن

کار بیهوده انجام دادن

چیزی را تمام کردن

میمون هرچه زشت‌تره اداهاش بیشتره!

از خجالت مُردم.

ممنون که به این نکته اشاره کردید.

اگر ذهنم یاری کنه.

پاک فراموش کردم.

چیزی را به خاطر سپردن

خلاصه‌اش کن.

پاک یادم رفت.

واسه این کار ساخته شدی.

به تو علاقه ای نداره.

حالا که فهمیدی! (در جواب به کسی که می‌گه من نمی‌دونستم.)

سر حرف و تصميم خود ايستادن

خنده‌ي روده بر كننده

دلم آروم شد.

جوجه رو آخر پائیز می‌شمرند.

هر کس سهم خودش را بدهد.

خالی نبند!

به اينجام رسيده!

بنا بر عقيده‌ي عموم

تنفس دهان به دهان

بخت ازم برگشت.

بلا نسبت حضار، به استثنای حضار

از اين طرفا؟!

هنوز خام است.

قراضه شدن

به فنا رفتن

همیشه یک چیزی تو چنتش داره.

بند کفش را بستن

واقعاً خیلی رو داری!

آب از آب تکان نمی‌خورد!

دست بردار!

بجنبون!

تسليم شدن

مختصر و مفید

حرفم رو به دل نگیر.

قربون دهنت!

وعده هایش جامه ی عمل نپوشید.

نو که میاد به بازار، کهنه می‌شه دل آزار.

اینجا رو منزل خودتون بدونید.

تو برای من یک دنیا ارزش داری.

شب بخیر!

آه در بساط ندارم.

چرا سر نمی‌زنی؟

انسان خوش رفتار و متمدن واقعاً زیباست.

گرم ترین روزهای فصل تابستان

تا ابد به خاطرش سرکوفت می‌زنم به خودم.

بالای نردبان موفقیت هرگز شلوغ نیست.

پرسيدن عيب نيست، ندانستن عيب است.

آدم بدطینت و بی‌صداقت

به عقاید همسرم احترام می‌گذارم، اما زن ذلیل نیستم.

چیزی نیست که من بهش علاقه داشته باشم.

هر گربه‌ای ماهی دوست دارد اما از اینکه پنجه‌اش خیس شود بیزار است.

بعد از خشم پشیمانی است.

هر روز یک شروع دوباره است.

تصویر از هزاران جمله گویاتر است.

صدای عمل رساتر از حرف است.

دوری و دوستی.

از کسی سر مشق گرفتن

از ته دل فریاد زدن

شما امر بفرمائيد.

با یک دست چندتا هندونه برداشتن. (چند کار رو باهم انجام دادن.)

راه رو بگير و راست برو.

اون آدم عقده‌ای است.

قبول کردن اشتباهی و عذرخواهی کردن

به غلط كردن افتاد.

عذاب وجدان

می‌تونم درکت کنم.

حق کسی را خوردن

حرف حرف خودمه.

كسي را سخت عصباني كردن

بدون فكر

مُچت رو گرفتم.

به كسى خيانت كردن

برای کسی آرزوی موفقیت کردن

رد کن بیاد!

فضول باشي

فضولي‌اش به تو نيامده! فضولي موقوف!

فضولي‌اش به تو نيامده! فضولي موقوف!

فضولي‌اش به تو نيامده! فضولي موقوف!

احتیاج مادر اختراع است.

یادش بخیر.

به توپ بسته شدن و تازيانه خوردن

با آخرین مد گشتن

چوب عمل خود را خوردن

افتضاح كاری را انجام دادن

تلاش براي انجام كاري و اغلب موفق نشدن

چه زود گذشت، انگار ديروز بود!

به استقبال خطر رفتن

اول انديشه وانگهي گفتار!

در بهترين شرايط قرار داشتن

از كاري سر رشته داشتن

از چيزي تصور مبهمي داشتن

زير سوال بردن صداقت كسي

كسي را بي‌خبر نگه داشتن

اي بدك نيست!

مطلبي يا چيزي را در سر كسي فرو بردن

ram / force / thrust something / ideas down somebody’s throat

چانه نزنيد!

به درد من نمي‌خوره!

دست از سرم بردار!

آبشون توی یک جوب نمیره!

روزگار من رو سياه كرده!

همینم که هستم، به تو چه؟

دزدکی از مدرسه در رفتن

ما رو کشت از خنده.

قولش به لعنت خدا نمی‌ارزد!

تونستم با وجدان راحت به سوالاتش جواب بدم.

هرگز از روی چهره قضاوت نکنید!

هرچی که لایقش باشی رو می‌گیری!

جایی برای غرور و خودپسندی نیست.

هم فال و هم تماشا

مي‌خوام سر به تنش نباشه.

به زن به چشم یک کالا نگاه کردن

طرف كي هستي؟

عقلم قد نمي دهد.

از خودتون پذیرائی کنید.

روده کوچیکه روده بزرگه رو خورد

اگه دستم بهش برسه.

اون در حد من نیست!

راه رو باز كنيد!

این داستان روی بچه‌های من تاثير خوبی گذاشت.

این داستان جور در نمیاد.

با كسي برخورد جدي كردن

take a tough line on / with somebody / something: punish severely

سفر دوست داری؟ چه کسی دوست نداره؟

وعده سرخرمن به کسی دادن

خیلی سخت کار کردن

خاکی و فروتن بودن

به هر قیمتی که شده کاری را انجام دادن

تو کار من دخالت نکن.

زبانم قاصر است.

او عاشق شنا کردن است.

انسان درخواست می‌کند و خدا می‌بخشد.

ننگ با رنگ پاک نمی شود.

در اين شغل توجه به جزئيات ضروري است.

حاشیه نرو!

اینجا پرنده پر نمی زنه.

حرف حرف میاره.

رد کن بیاد!

بگذار آنقدر بایستد تا زیر پایش علف سبز شود.

چقدر آب می‌خوره؟

موش که چشم گربه را دور ببیند دم در میآورد.

اونجا خيلي خفه بود خوشحال شدم كه بيرون اومدم.

زندگی فراز و نشیب داره.

دندان‌های اسب پیشکشی را نمی‌‌شمارند.

عقلم به جایی نمی‌رسید.

بشر جایز الخطاست.

مردها سر و ته یک کرباس‌اند.

کنه شدن

پندهای مرا از یک گوش شنید و از گوش دیگر در کرد.

دوست من وقتی جایزه‌ای به او دادند آرام و خونسرد بود.

My friend was cool as a cucumber when he was presented with an award.

در هر صورت متشکرم.

انجام دادن کاری یا گفتن چیزی پیش از زمان خودش

عمویم زودتر از موعد یک هدیه کریسمس به من داد و من تحمل نداشتم که بازش کنم، بنابراین عجله کردم و زود بازش کردم.

My uncle dropped off a Christmas present for me early and I couldn’t wait to open it so I jumped the gun and opened it early.

خودت رو به موش مردگی نزن.

بهتره که پا برهنه باشی تا اینکه کلا پا نداشته باشی.

صبور باشید.

ابلهانه کاری را با ریسک و خطر زیاد انجام دادن

با کسی بد حرف زدن و شستن شخص

از جلوی چشمم دور شو.

پرخوری کردن

من کفش نداشتم و مدام شکایت می‌کردم. تا اینکه روزی مردی را دیدم که پا نداشت.

I didn’t have shoes and always I was complaining, but one day I saw a man who didn’t has foot.

جای شما واقعا خالی بود.

دست بالاي دست بسيار است.

بدون عینک، واقعاً مثل موش کورم.

احساس ناراحتی و ناآرامی کردن

چیه، مورچه توی بدنت افتاده؟

اون نون رو به نرخ روز می‌خوره.

تو گفتی و منم باور کردم.

تعارف نکنید.

با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشه.

بهتر است که یک شمع روشن کنی به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی.

دعا کردن یا امیدوار بودن

متوجه حرف‌هام هستی؟

ما خیلی با هم تفاهم داریم.

از کی تا حالا اینقدر برات مهم شدم؟

کار از کار گذشته.

جَو رو درک کن.

بايد به قول خودتان احترام بگذاريد.

چشم پوشی کردن

زیپ دهان کسی را کشیدن

دل خود را خالی کردن

از دنده چپ برخاستن

با کسی سرد برخورد کردن

روی پای خود ایستادن

آتش در لانه زنبور کردن

کفگیر به ته دیگ رسیده!

یک دست صدا ندارد.

تو دل خود نگه داشتن

بادمجان بم آفت ندارد.

دروغ مصلحتی

آدم مایه دار

دیگه ناراحت نباش.

در هر صورت متشکرم.

دست از سرم بردار.

خالی نبند.

اوضام بیریخته.

چه کسی در خانه‌ی شما رئیس است؟

خدا رحم کرد.

سعی کن چشم ازش بر نداری.

من در خدمت شما هستم.

بسپرش به من.

حرف تو دهن من نذار.

موتور از کار افتاد!

یک دل نه صد دل عاشق شدن

از دستت به اینجام رسیده.

با کسی نان و نمک خوردن

سیر شدم ازت.

به اینجام رسوندی!

ازت دست شستم.

دیگه باهات کاری ندارم.

به اندازه‌ی کافی از دستت کشیدم.

بسمه دیگه.

حالم ازت بهم میخوره.

تمام جوانب را بسنج.

اعتراف کن!

عاقبت، جوینده یابنده است.

سوهان روح بودن

تا ته بنوش!

کاریه که شده.

انسان‌ها جایزالخطا هستند.

در جریان کاری بودن

نور چشمی بودن

کُفرش در اومده بود.

خرپول

مبدل شدن به چیزی / کسی

تا آخرین نفر

نمیتونم تحملش کنم.

او همیشه سر دوستانش شیره می مالد.

همه چیزدان

شرکت‌هایی که طالب سود آنی هستند

این سخن فاش کردنی نیست.

قوی باش.

داری منو دید می‌زنی.

چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)

عروس بلد نیست برقصه می گه زمین کجه.

با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه.

به هیچ وجه.

صحبت بی پرده و صادقانه

زدی تو خال.

عقلم قد نمی‌دهد.

برو پی کارت.

پسر چشم چران

به کسی دل بستن

اون آدم کله گنده‌ایه.

به من چه.

لطفا اینجا رو امضا کنید.

زبونم بند اومده.

دهن لق است.

خوره‌ی کاره.

ابدا اهمیت نمی‌دهم.

به دوست دخترش داره خیانت می‌کنه!

چنین تصور می‌کردم که…

در یک چشم به هم زدن کار کردن

حرف دهنت رو بفهم!

کاملا، صد در صد

منظورت چیه؟!

ناراحت بودن

بی جهت شر به پا نکن.

به کسی بگو که باور کند، من که باور نمی‌کنم.

شخص بسیار مزاحم

ذهنش درگیر است.

هرچه هست و نیست

تجربه میشه واسَت.

حرفشم نزن.

همه چیز آماده‌ست.

از حال رفت.

این رستوران از رونق افتاده.

روحم خبردار نیست!

دست بردار!

پول ناقابلی است.

ماست مالی کردن

خر بیار باقالی بار کن!

نور چشم کسی بودن

جلب توجه نکردن

بله ملتفت شدم.

او نهایت تلاش خودش رو می‌کنه.

به ثروت کلانی رسیدن

دارم از حال میرم.

نان آور خانواده

باید در موردش فکر کنم.

یک کاسه‌ای زیر نیم کاسه هست.

کاملا برایم غیر قابل فهم بود.

او اهل شیراز است.

برای امروز کافیه.

یاد اون روزها بخیر.

عواقب چیزی را تحمل کردن

حضرت روشن فکر

اجازه نده که بین ما جدایی بیفکند.

قیمت ها در بورس به شدت پایین آمد.

چیزی از عمرش نمانده.

فیلم های موهن

ماشینم بازی در میاره.

از شوخی گذشته

مدت زیادی طول کشید تا به هوش بیاد.

گوسفندی را خلاص کردن

خوشامد گویی با آغوشی باز

جانماز آب کشیدن

از چاله در اومدن و به چاه افتادن

لطفا شما در این مورد دخالت نکنید!

در محافل ادبی آمد و رفت کردن

مزخرف نگو.

برای کسی غمزه آمدن

بازار کساده.

بهای زمین در نیویورک و اطراف آن بالا رفته.

ابتکار جدید، کشف، انجام کاری جدید

ننه من غریبم بازی در آوردن

هرچی که پیش بیاد

کارشون واقعا عالی بود.

هرکسی عقیده ای داره.

از منبع موثق موضوعی شنیدن

فرصت بعدی

خیلی سرم شلوغه!

امروز پر انرژی و سرحالم.

دست و پا چلفتی بودن

تو مخمصه افتادم.

آرامش قبل از طوفان

جایه شکرش باقیه.

خواب دیدی خیره.

به توفیق خداوند

به نظر من

خواب کوتاه

پس بودن هوا

تصادف جزئی

از مدرسه فرار کردن

از مدرسه فرار کردن

فکرشم نکن.

خر کِیف بودن

تکرار نشدنی

بی عرضه بودن

بر مشکلات فائق آمدن

خواه ناخواه

به کسی چپ چپ نگاه کردن

جا زدن از کاری

به شدت درگیر چیزی بودن

همکاری کردن

چشم بسته قبول کردن

دارایی بی فایده

حساب مقروض به بانکه.

حساب موجودی نداره.

گپ زدن

از این گوش شنیدن و از اون گوش در کردن

آشپز که دوتا شد، غذا یا شور میشه یا بی‌نمک.

ماه پشت ابر نمی‌مونه

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.

حقیقت تلخه

اطمینان می دهم!

اسمم رو عوض می‌کنم.

پشیمانی سودی نداره.

شما رو به جا نمیارم.

بدحال بودن

کینه داشتن

قسمت سخت کاری را انجام دادن

مورد تحمیل قرار گرفتن

اونجا رو به آتش می‌کشم.

همه کاره بودن

با پنبه سر بریدن

پاشو پاشو! صبح شده!

چشم زدن

دستت رو بکش!

به سختی تلاش کردن برای انجام کاری

بند رو به آب دادن

یا درست شو یا به سلامت.

پذیرفتن ایده

عجب رویی.

خرخون

بهت بر نخوره.

به امید دیدار.

اميدوارم ناراحتت نكرده باشم!

چندر غاز حقوق مي‌گيريم.

با یک دست چندتا هندونه برداشتن

چاره‌ای نبود.

حالم از نظراتت بهم می خوره.

حالم به شدت از این بهم می خوره.

عجله كار شيطونه.

سحر خیز باش تا کامروا باشی.

مری دختر باهوش و بلند پروازی است.

هیچوقت از صحبت کردن با مادربزرگم خسته نمیشم. آدم خوش مشربیه.

I never get bored when I talk to my grandmother. She is good company.

آدم زود جوش و اجتماعی

سالم و سرحال

قبراق بودن

دهانم قرصه.

مو لا درزش نميره.

اون تشنه‌ی موفقیته.

تودهني

متوجه شدن

خيلي زياد سيگار كشيدن

مثل بيد لرزيدن از ترس يا نگراني

چاخانم نکن.

وقت و بی وقت

تركونديم.

تركونديم.

خوش گذروندن

از خنده روده بر شدم.

داشت چاپلوسی می‌کرد.

هرگز ناامید نشو.

نباید زیر بار برم.

الکی خوشه.

کلاغه خبر آورد.

بیشتر از این معطلت نمی‌کنم.

کارِت رو فوری انجام می‌دن.

سرت تو کار خودت باشه.

ما یک جای شلوغ زندگی می‌کنیم.

زندگیش رو با نویسندگی می‌چرخوند.

کار مهمی برام پیش اومده.

مخ پلیس رو زدم که جریمم نکنه.

اعصاب ما رو به هم زد.

اهمیت ندادن حتی اندازه سر سوزن

با مشت به صورت کسی زدن

حالا چرا عصبانی میشی؟

افشای یک راز

راز رو فاش کن!

دلگرمی دادن

روز نحس

چيزي را به ياد كسي آوردن

اعصاب همه بهم ریخته بود.

چرا مدام منو می‌پایی؟

عصباني شدن يا كردن

من این روزها سرحالم.

روی مد بودن

اصلا باهات شوخی ندارم!

بالاخره سر در میارم!

8 Comments

  1. avatar
    ramin says:

    باسلام.خوب بود ولی ناقص بود.میدونید تعجب من چیه.از صبح تا شب مدعی هستین که ارجیها از ما ایرانیها بی تربیت تر هستن در صورتی که من اروپا بودم و بهترین محله های ما از بدترین محله های اونا بی تربیت تر هستن.حالا به فرض که اونا از ما بی تربیت تر باشن.پس چرا کلمه های زشت رو نشون نمیدین.البته این مشکل شما نیست بله همه این مشکل رو دارن.یه دانشجوی بیچاره باید از کجا این کلمات رو یاد بگیره.و این بزرگترین ضعف در زمینه آموزش در این کشور هستش.

  2. avatar
    Z says:

    یعنی عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود معرکه هست حرف نداره

  3. avatar
    Helen says:

    واقعا کامل و جامع بود عالی بود فوقالعاده بود واقعا ازتون ممنونم

Comments are closed.