لیست کامل عبارت های مقایسه کردن در زبان انگلیسی

عبارت های مقایسه کردن در زبان انگلیسی

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، معمول ترین و پرکاربردترین عبارت های مقایسه کردن در زبان انگلیسی را برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر این عبارات، آنها را به همراه مثال ها و ترجمه آن مثال ها تنظیم کرده ایم. ضمناً فایل های صوتی متناظر را هم برای شما قرار داده ایم که بتوانید از آنها برای بهبود تلفظ خود استفاده کنید.

عبارات مقایسه کردن در زبان انگلیسی

Making comparison in English

عبارت however
(با این حال)
این رستوران بهتر مرغ‌های شهر رو داره. با این حال، رفتار کارکنانش خیلی بده.

HOWEVER
This restaurant has the best kitchen in town. However, their staff are quite rude.

عبارت in contrast
(برخلاف‌)
امسال قیمت خونه بالا رفته. اما بر خلاف اون، انگار قیمت ماشین داره پایین میاد.

IN CONTRAST
House prices have gone up this year. In contrast, car prices seem to be stagnating.

عبارت nevertheless
(با این وجود)
انقدر درد داشتم که صبح نمی‌خواستم بلند بشم. با این وجود، مثل همیشه به تمرین فوتبال رفتم.

NEVERTHELESS
I was in so much pain I didn’t want to get up in the morning. Nevertheless, I went to football practice as usual.

عبارت nonetheless
(با این وجود)
فکر نمی‌کنم‌ شان مشکل رفتاری جدی‌ای داشته باشه. با این وجود، اول صبح باهاش صحبت می‌کنم.

NONETHELESS
I don’t think Sean has serious behavioural problems. Nonetheless, I’ll talk to him first thing in the morning.

عبارت yet
(هنوز)
هزار بار ازت خواستم که جوراب کثیفت رو روی زمین نندازی، ولی هنوز انجامش می‌دی.

YET
I’ve asked you a thousand times not to leave your dirty socks on the floor. Yet, you keep doing it.

عبارت on the other hand
(از طرف دیگر)
انگلیس بهترین مدرسه‌های زبان رو داره. اما از طرف دیگه، بدترین هوا رو هم داره.

ON THE OTHER HAND
England has the best language schools. On the other hand, it has the worst weather.

عبارت by comparison
(در مقایسه با چیزی یا کسی)
بیرون رفتن با جیم ریسک داره. در مقایسه با اون، بیرون رفتن با تیم مثل آب خوردنه.

BY COMPARISON
Going out with Jim has its risks. By comparison, being with Tim is as easy as falling off a log.

عبارت on the contrary
(برخلاف، برعکس)
من از جیم بدم نمیاد. برعکس، دوستش هم دارم.

عبارت instead
(در عوض)
نمی‌خواستم توی دعوا طرف کسی رو بگیرم. در عوض، هدفونم رو گذاشتم توی گوشم و آهنگ جز گوش دادم.

INSTEAD
I didn’t want to take a side in the argument. Instead, I put my headphones on and listened to some smooth jazz.

عبارت in any case
(در هر صورت، هرچه باشد)
داشتم به رفتن به خونه‌ی جیم فکر می‌کردم.‌ در هر صورت، دعوتم که نکرده.

IN ANY CASE
I was thinking of going round Jim’s place. In any case, I haven’t been invited.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *