یک جورهایی هیچی پول ندارم.

I’m kind of broke.

تری: هی، بیا امشب بیرون غذا بخوریم.
فرد: به مناسبت چی؟ لاتاری برنده شدی؟
تری: نه، فقط می‌خوام یکم ریلکس کنم. نیاز نیست برای ریلکس کردن حتماً لاتاری برنده شده باشی، مگه نه؟
فرد: خب، من یک جورهایی هیچی پول ندارم.
تری: واقعاً؟ لطف می‌کنی.
فرد: احمق بازی در نیاز. هرجا که بخوای می‌برمت.
تری: عالیه! می‌دونی چیه؟ کاش هرروز قصد ریلکس کردن داشتی.
فرد: مگه خوابش رو ببینی!

Terri: Hey, let’s eat out tonight.
Fred: What’s the occasion? You won the lottery?
Terri: No, just wanna relax a little bit. You don’t have to win the
lottery to relax, do you?
Fred: Well, I’m kind of broke.
Terri: Really? It’s very nice of you.
Fred: Don’t be silly. I’ll take you anywhere you want to go.
Terri: Wonderful! You know what? I wish you wanted to relax
every day.
Fred: Dream on!