مکالمات واقعی زبان انگلیسی (عشق): ما دیگه با هم ارتباط نداریم.

ما دیگه با هم ارتباط نداریم.

We’re not seeing each other any more.

رایان: سلام مایک. مدتی میشه که ندیدمت. کتی چطوره؟
مایک: ما دیگه با هم ارتباط نداریم.
رایان: چی شده؟ جدا شدین؟
مایک: آره. از اینکه مدام نق می‌زد جونم به لبم رسیده بود و خسته شده بودم.
رایان: اوه، متأسفم. شاید در اون لحظه احساساتی شده بودی. فکر می‌کنی بتونید دوباره به هم برگردید؟
مایک: نمی‌دونم. آدم قحطی نیست.
رایان: اوه، تو خیلی سگی!

Ryan: Hi, Mike. Haven’t seen you for a while? How is Cathy?
Mike: We’re not seeing each other any more.
Ryan: What happened? Did you break up?
Mike: Yeah. I got sick and tired of her nagging all the time.
Ryan: Oh, I’m sorry. Maybe, you were just emotional at that moment. Do you think you guys can get back together?
Mike: I don’t know. There’s plenty of fish out there in the sea.
Ryan: Oh, you’re such a dog!