دوستان عزیز، در حال حاضر در اتصال به درگاه پرداخت دچار مشکل هستیم. لطفاً، به منظور ثبت سفارش، پرداخت و دریافت محصول مورد نظر با استفاده از دکمه واتس اپ قرار گرفته در قسمت پایین سمت چپ وبسایت با ما ارتباط بگیرید. با تشکر.

اصطلاحات زبان انگلیسی در مورد پول و امور مالی

اصطلاحات زبان انگلیسی مربوط به پول و امور مالی

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، معمول ترین و پرکاربردترین اصطلاحات زبان انگلیسی مربوط به پول و امور مالی را برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر این اصطلاحات، آنها را به همراه مثال ها و ترجمه آن مثال ها تنظیم کرده ایم. ضمناً فایل های صوتی متناظر را هم برای شما قرار داده ایم که بتوانید از آنها برای بهبود تلفظ خود استفاده کنید. به منظور مشاهده لیست کامل مطالب این آموزش نیز می توانید از مطلب بانک اصطلاحات (Idiom) زبان انگلیسی دیدن کنید.

قطره‌قطره جمع گردد وانگهی دریا شود، پس‌انداز ثروتمند میاره | این عبارت ما را به پس‌انداز تشویق می‌کند. مفهوم کلی عبارت این است که پولی که پس‌انداز می‌شود، به اندازه‌ی پولی که به دست می‌آید‌ ارزشمند است.

A penny saved is a penny earned. | Advice saying that it’s good to save money. When money is saved, it is as good as money that is earned.

اون تجارت خودش رو داره و تمام کارها را خودش انجام می‌ده چون معتقده که پس انداز ثروت میاره.
وقتی سفر می‌کنم، ترجیح می‌دم به جای یک هتل گرون قیمت توی خوابگاه بمونم چون به قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود ایمان دارم.
جان پول زیادی در نمیاره، برای همین در استفاده از پول خودش خیلی محتاطه. اون عقیده دارد که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.

She runs her own business and does all the work herself because she believes that a penny saved is a penny earned.

When I travel, I prefer to stay at a hostel instead of an expensive hotel because I think that a penny saved is a penny earned.

John doesn’t make a lot of money, so he’s very cautious in using his money. He supposes that a penny saved is a penny earned.

سوراخ شدن جیب به خاطر بالا بودن قیمت، از پس قیمت چیزی برنیامدن | این عبارت، وقتی استفاده می‌شود که قیمت چیزی بیشتر از پول و درآمد شخصی باشد.

Beyond one’s means | To spend more money than you can afford.

اون سفر جیبمون رو سوراخ کرد.
هزینه‌های زندگی توی شهرهای بزرگ پدر جیب آدم رو سوراخ می‌کنه، برای همین ترجیح می‌دم در حومه‌ی شهر زندگی کنم.
می‌تونم یخچال‌های ارزون‌تر رو هم ببینم؟ این‌ یخچال گرون جیبم رو سوراخ می‌کنه.

The living expenses in big cities are beyond my means, so I’d rather live in the suburbs.

نان شب خود را درآوردن | مهم‌ترین منبع درآمد؛ کار و فعالیتی که از طریق آن درآمدی برای امرار معاش کسب می‌کنند.

Someone’s bread and butter | Someone’s basic income, someone’s livelihood, a job or activity that helps you earn money for your living

نون شب خانواده‌اش از شغل کوچیک اون در میاد.
تدریس در حال حاضر نون شبش رو فراهم می‌کنه.
من از نظر مالی به پدر و مادرم وابسته هستم اما بعد از فارغ التحصیلی قصد دارم نون شبم رو خودم به دست بیارم.

I am financially dependent on my parents but I am going to earn my bread and butter after I graduate.

از ضرر بیشتر جلوگیری کردن، توقف فعالیت بی‌سود یا زیان‌آور | این عبارت به معنی توقف فعالیتی است که مایه‌ی ضرر است. رها کردن شرایط بد قبل از این که بدتر شود

Cut one’s losses | To stop doing an activity that causes losses or damage, to withdraw from a bad situation before it gets worse.

اون‌ها تصمیم گرفتن پروژه‌ای که سودی براشون نداشت را برای جلوگیری از ضرر و زیان ول کنن.
برای جلوگیری از ضرر و زیان، ما باید در برخورد با این مسئله مالی محتاط باشیم.
یک مدیر مالی واقعی باید بدونه که وقتی پروژه‌ای به ثمر نمی‌رسه باید جلوی ضرر و زیان خودش رو بگیره.

A real finance manager must know how to cut our losses in case our business doesn’t work out.

آه در بساط نداشتن | این اصطلاح، در زبان انگلیسی هم نقش عبارت اسمی را دارد و هم وصفی و به معنی آدم بی‌پول، بیکار و بی‌خانمان است.

Down-and-out | (adj) having no money, no job and no home(n) a person who has no money, no job and no home

همسرش وقتی آه در بساط نداشت ترکش کرد.
اون پیرمردی که آه در بساط نداره هفته‌ای دوبار میاد تا غذای باقیمونده رو ببره.
بعد از ورشکستگی، اون آه در بساط نداشت.

That old man is a down-and-out, coming over twice a week to take the leftover food.

دنگی حساب کردن پول غذا، سینما وغیره | دو اصطلاح Go Dutch و Dutch Treat موقعیتی را توصیف می‌کنند که در آن افراد به طور شراکتی هزینه‌ی چیزی را می‌پردازند.

Dutch treat – Go Dutch | Dutch treat: a situation or a meal in which each person pays for himself or herselfGo Dutch: to pay one’s own share instead of for the whole meal

این اولین قرارمون بود و ما پول شام رو د‍‌ُنگی حساب کردیم.
چرا دُنگی حساب نمی‌کنیم؟ تقسیم کردن همیشه خوبه.
بیاید امروز دُنگی حساب کنیم. من پول سفارش خود رو می‌دم.

با پول هرچیزی رو می‌شه خرید | این عبارت درباره‌ی قدرت پول است و به این معنی است که با پول می‌توان خیلی از کارهای غیرممکن را ممکن کرد.

Money talks. | Money is so powerful, it can get things done or help a person get his or her own way.

برنده شدنش توی مسابقه‌ی ملکه‌ی زیبایی قابل پیش‌بینی بود. با پول هرچیزی رو می‌شه خرید.
کی گفته اون ترفیع نمی‌گیره؟ پدرش یک میلیونره و با پول هرچیزی رو می‌شه خرید.
نگران نباشید من این رسوایی رو جمع می‌کنم. با آقای جورج، سردبیر روزنامه ملاقات می‌کنم و با پول هرچیزی رو می‌شه خرید.

Who doesn’t think that he will be promoted? His dad is a millionaire and money talks.

Don’t worry. I can handle this scandal. I’ll see Mr. George, the chief editor of the newspaper, as money talks.

کسب درآمد کردن، نان‌آور بودن | این اصطلاح، به معنی کسب درآمد برای اداره‌ی خانواده است. همچنین، معنای موفق بودن از آن استنباط می‌شود.

Bring home the bacon | To go out to work and earn money for the family, to succeed and achieve what you want.

توی خانواده‌ی من، بابام کسب درآمد می‌کنه، در حالی که مامانم خونه می‌مونه و از ما مراقبت می‌کنه.
بالاخره، بعد از دو سال بیکاری کار پیدا کردم. حالا می‌تونم کسب درآمد کنم.
ما روی این سریال YouTube خیلی سخت کار می‌کنیم چون امیدواریم بتونه برامون کسب درآمد کنه.

In my family, my dad is the one who brings home the bacon while my mom stays at home and takes care of us.

Finally, I got a job after two years of unemployment. I can bring home the bacon now.

We work so hard on this YouTube series because we hope that it will bring home the bacon.

به هر قیمتی که شده، هر طور شده | این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که فرد می‌خواهد به هر قیمتی به هدفی دشوار یا پرخطر دست یابد. در این حالت، کسی یا چیزی نمی‌تواند مانع رسیدن فرد به هدفش شود.

At all costs | You use this to say that you’re determined to achieve what you want, no matter how hard or dangerous it is. Nothing or no one can prevent you from achieving your goal.

من به هر قیمتی که شده برنده می‌شم.
این مدیر از کارمندان دارایی خواسته که به هر قیمتی که شده از خسارات جلوگیری کنن.
من به هر قیمتی که شده قلبش رو می‌دزدم.

زندگی خود را چرخاندن | از این اصطلاح برای اشاره به درآمد و پولی استفاده می‌شود که برای تهیة خوراک، پوشاک و مسکن ضروری است.

Earn a living | To earn money to pay for food, housing, clothing, etc.

اون از نظر مالی مستقله. می‌تونه زندگی خودش رو بچرخونه.
من باید برای چرخوندن زندگیم خیلی سخت کار کنم.
چرخوندن زندگی برای مادران مجرد سخت به نظر می‌رسه.

پول علف خرس نیست | این اصطلاح را زمانی به کار می‌بریم که می‌خواهیم به یک آدم ولخرج هشدار دهیم و به او گوشزد کنیم که پول به سختی پول درمی‌آید.

Money doesn’t grow on trees. | Be careful about spending money because it’s very hard to earn.

من می‌خواستم یک ماشین جدید بخرم اما بعد نظرم عوض شد چون ماشین قدیمیم هنوز خوب کار می‌کنه. مادرم همیشه بهم یادآوری می‌کنه که پول علف خرس نیست.
باور نمیشه که تمام حقوقتون رو می‌خواین به پای این تور احمقانه بریزید. پول علف خرس نیست!
والدین باید به فرزندان خود یاد بدهند که پول علف خرس نیست.

I wanted to have a new car but then I changed my mind because my old car was still in good condition. My mom always reminds me that money doesn’t grow on trees.

I can’t believe that you would spend your full salary on this silly tour. Money doesn’t grow on trees, you know!

پول خود را در جوب ریختن | وقتی می‌خواهیم به کسی در مورد هدر دادن پول هشدار دهیم، از این اصطلاح استفاده می‌کنیم.

Pour money down the drain | To waste money, to spend money incautiously.

این یخچال دست دوم خوب کار نمی‌کنه. خریدنش مثل ریختن پول توی جوبه.
داری پول خودت رو می‌ریزی توی جوب. چه حیف! ما هرگز توی خونه‌ از خوراک‌پز استفاده نمی‌کنیم. اصلا آشپزی نمی‌کنیم.
با خریدن اون کامپیوتر دوهزاری فقط پول خودت رو می‌ریزی توی جوب. همین فردا به فنا می‌ره.

This second-hand fridge isn’t working well. Buying it is just pouring money down the drain.

You’re pouring money down the drain. What a waste! We never use cookers in our home. We never cook.

Don’t pour money down the drain by buying that low-quality computer. It’s going to break soon.

بچه‌پولدار بودن، لای پر قو بزرگ شدن | این اصطلاح را در مورد کسانی به کار می‌برند که در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمده‌اند و نازپروده هستند.

Born with a silver spoon in your mouth | Be born into a very rich family, be rich from birth.

اون لای پر قو بزرگ شده، برای همین معنی کار و زحمت رو نمی‌دونه.
کسایی که لای پر قو بزرگ شدن، باید یاد بگیرن که چطور از نظر اقتصادی از پولشون استفاده کنن.
با اینکه لای پر قو بزرگ شده، زندگی ساده‌ای داره.

He was born with a silver spoon in his mouth, so he has never known what hard work is.

Those who were born with a silver spoon in their mouth need to learn how to use money economically.

Although she was born with a silver spoon in her mouth, she lives a very modest life.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *