مکالمات واقعی زبان انگلیسی (کار): این کار سنگین من رو تحت فشار گذاشته.

این کار سنگین من رو تحت فشار گذاشته.

I’m overwhelmed with a heavy workload.

تری: دریک، فکر نمی‌کنی باید مرخصی بگیری؟ حتی یکی دو روز هم خوبه.
دریک: امکان نداره. کار خیلی زیاده.
تری: اما تو خیلی خسته به نظر می‌رسی. نیاز به استراحت داری!
دریک: می‌دونم. اگه افراد بیشتری رو استخدام کنن، شانسم برای استراحت بیشتر میشه.
تری: افراد بیشتری رو استخدام نمی‌کنن؟
دریک: نه. اون‌ها همیشه می‌خوان هزینه رو پایین نگه دارن. واقعاً این کار سنگین من رو تحت فشار گذاشته.
تری: شاید باید با مدیر صحبت کنی.
دریک: آره. من این موضوع رو توی جلسه فردا مطرح می‌کنم.

Terri: Derrick, don’t you think you should take a vacation? Even one or two days would be fine.
Derrick: There’s no way. There’s too much work.
Terri: But you look so exhausted. You need a break!
Derrick: I know. My chances would be better if they would hire more people.
Terri: They won’t hire more people?
Derrick: No. They always want to keep the cost down. I am really overwhelmed with a heavy workload.
Terri: Maybe you should talk to the manager.
Derrick: Yes. I’m going to bring this up in tomorrow’s meeting.