صد مکالمه زبان انگلیسی: درس 85 بارش برف در بیرون
در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، درس دیگری را در رابطه با مکالمات و دیالوگ های روزمره زبان انگلیسی برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر مطالب این مکالمه، آن را به همراه فایل صوتی و ترجمه جملات تنظیم کرده ایم. ضمناً می توانید برای استفاده کردن از دیگر مکالمات مربوط به این آموزش از مطلب بانک صد مکالمه روزمره زبان انگلیسی دیدن کنید.
درس 85 بارش برف در بیرون |
Lesson 85 Snowing outside |
سلام، امروز چکار کردی؟ |
Hey, what have you been doing today? |
هیچی، فقط تلویزیون تماشا کردم. واقعا حوصلهام سر رفته. کاری برای انجام دادن ندارم. |
Nothing, just watching TV. I’m really bored. I don’t have anything to do. |
من هم کاری ندارم. امروز جز تمیز کردن خونه کاری نکردم. |
I don’t have anything to do either. I didn’t do anything today except clean my house. |
میدونم. امروز قصد داشتم با یکی از دوستهام به مرکز خرید برم، اما انقدر برف بارید که نتونستیم جایی بریم. |
I know. I was planning to go to the mall today with one of my friends, but it snowed so much we couldn’t go anywhere. |
امیدوارم تمام شب برف بباره چون نمیخوام فردا به مدرسه برم. |
I hope it snows all night because I don’t want to go to school tomorrow. |
کسی رو میشناسی که دوربین داشته باشه؟ میخوام از این همه برف عکس بگیرم. |
Do you know anyone who has a camera? I want to take a picture of all this snow. |
نه، کسی رو نمیشناسم که دوربین داشته باشه. |
No, I don’t know anyone who has a camera. |
امروز سارا رو دیدی؟ فکر کنم ممکنه اون یکی داشته باشه. |
Have you seen Sara today? I think she might have one. |
نه، تمام روز این اطراف ندیدمش. گفت امروز کار مهمی برای انجام دادن داره. |
No, she hasn’t been around all day. She said she had something important to do today? |
اوه، کجا رفت؟ |
Oh, where did she go? |
هیچکس نمیدونه. به هم اتاقیش زنگ زدم و اون هم نمیدونه. |
Nobody knows. I called her roommate and she doesn’t know either. |