اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ سفید (White)

اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ سفید (White)

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، معمول ترین و پرکاربردترین اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ سفید را برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر این اصطلاحات، آنها را به همراه مثال ها و ترجمه آن مثال ها تنظیم کرده ایم. ضمناً فایل های صوتی متناظر را هم برای شما قرار داده ایم که بتوانید از آنها برای بهبود تلفظ خود استفاده کنید. به منظور مشاهده لیست کامل مطالب این آموزش نیز می توانید از مطلب بانک اصطلاحات (Idiom) زبان انگلیسی دیدن کنید.

اصطلاحات زبان انگلیسی با رنگ سفید

English idioms with the color white

اصطلاح as a white sheet
هنگامی که فرد در شرایط ترس یا اضطراب فراوان قرار دارد.
هارولد خوبی؟ رنگت مثل گچ سفیده، چی شده؟

As white as a sheet
When someone is in a state of great fear or anxiety
Harold are you alright? You’re as white as a sheet, what’s the matter?

اصطلاح raise a white flag
این به معنای پذیرش شکست از جانب یک طرف و تسلیم جبهه‌ی مقابل شدن است.
مناظرات پر جوش و خروشی در اتاق کنفرانس جریان داشت، اون‌ها عقب نشینی نمی‌کردن! در آخر من پرچم سفید رو بالا بردم.

Raise a white flag
This indicates that one has accepted defeat and surrenders to the other party
There was such a heated debate going on in the conference room, they wouldn’t back down! I just raised my white flag in the end.

اصطلاح Whitewash something
ماست مالی کردن یا بهانه آوردن برای اشتباهات و کارهای نادرست.
دولت به تلاش جهت سرپوش گذاشتن بر رسوایی پرداخت‌های خیریه متهم شد.

Whitewash something
To cover up or gloss over faults or wrongdoings
The government was accused of trying to whitewash the scandal over charity pay-outs.

اصطلاح white elephant
اصطلاحی‌ست که برای تملک بی‌فایده یا چیزی که به دردی نمی‌خورد، به کار می‌رود.
مامانم برام یک سی‌دی پلیر نو خریده، ولی به هیچ دردی نمی‌خوره. بهش نیازی ندارم، من حتی یک سی‌دی هم ندارم!

White elephant
A term used for a useless possession, something that is of no use
My mum bought a new CD player for me, but it’s a white elephant. I don’t need it, I don’t even have any CDs!

اصطلاح White as a ghost
برای توصیف فردی که رنگش به دلیل درد، ترس، شوک یا بیماری پریده است، به کار می‌رود.
به نظرم اون فیلم اونقدر ترسناک نبود، ولی خواهرم مثل روح سفید شده بود!

White as a ghost
Used to describe someone who is very pale because of pain, fear, shock or illness
I didn’t think the movie was that scary, but my sister was as white as a ghost!

اصطلاح white lie
دروغ کوچک یا بی‌ضرری که با هدف ادب پیشه کردن و جلوگیری از آسیب به احساسات دیگران، و یا انجام کاری که آنچنان اشتباه نیست، گفته می‌شود.
فقط می‌خواستم از سر کار برم، برای همین به رئیسم یک دروغ مصلحتی کوچولو گفتم، بهش گفتم که وقت دکتر دارم.

A white lie
A ‘little’ or ‘harmless’ lie told in order to be polite and avoid hurting someone’s feelings, or do something that is not seriously wrong
I just wanted to get out of work so I told my boss a little white lie, and said I had a doctor’s appointment.

اصطلاح white collar
این اصطلاح برای کارمندان اداری که به شکل سنتی پیراهن‌های سفید یقه‌دار می‌پوشند، به کار می‌رود.
در حال حاضر کلی ظرفیت خالی برای کارمندان یقه سفید داریم، اما به ندرت کسی براش اقدام می‌کنه!

White collar
A term used for office workers that traditionally wear white shirts with a collar.
We have a lot of vacancies for white-collar workers at the moment, but hardly anyone is applying for them!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *