افعال چند قسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی با فعل Give

افعال چندقسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی با فعل Give

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، معمول ترین و پرکاربردترین افعال چندقسمتی و یا همان Phrasal Verb های زبان انگلیسی را با فعل Give برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر این افعال چندقسمتی، آنها را به همراه مثال ها و ترجمه آن مثال ها تنظیم کرده ایم. ضمناً فایل های صوتی متناظر را هم برای شما قرار داده ایم که بتوانید از آنها برای بهبود تلفظ خود استفاده کنید. به منظور مشاهده لیست کامل مطالب این دوره نیز می توانید از مطلب بانک افعال چندقسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی دیدن کنید.

فعل چند قسمتی Give away | اهدا کردن، بخشیدن، فاش کردن، لو دادن

Give away | to give someone something that you no longer need; to reveal a secret to someone

تو نمی‌توانی این کتاب را اهدا کنی. این هدیه پدربزرگ برای تولد پنج سالگی‌ات بود.
من از وندی بیزارم، چون راز مرا فاش کرد.
اگر او نقشه‌مان را لو بدهد، چه اتفاقی می‌افتد؟

You can’t give away this book. That was Grandpa’s present for your fifth birthday.

فعل چند قسمتی Give back | پس دادن، بازگرداندن

Give back | to return something to its owner

ممکن است لطفا این کتاب طنز را به جان برگردانید؟
لطفا پس از استفاده، آن را پس دهید.
آن را پس بده. مال تو نیست.

فعل چند قسمتی Give in | تسلیم شدن، کوتاه آمدن، تحویل دادن

Give in | to accept that you cannot win; to hand in

متقاعد کردن او فايده‌‌ای ندارد. او هرگز کوتاه نمی‌آید.
پلیس در برابر مجرمان کوتاه نمی‌آید.
امروز آخرین مهلت تحویل دادن تکلیفتان است.

فعل چند قسمتی Give it up for | به افتخار کسی دست زدن

Give it up for | to ask someone to cheer and applaud

خانم‌ها و آقایان! به افتخار جیمز اسمیث دست بزنید.
بیایید به افتخار ستاره فیلم دست بزنیم.
وقتی لیندا روی صحنه ظاهر شد، به افتخارش دست زدیم.

فعل چند قسمتی Give off | منتشر کردن (بو)، ساتع کردن

Give off | to produce something such as heat, light, or a smell

وسایل نقلیه روزانه مقدار زیادی دود منتشر می‌کنند.
این کولر خراب شده است. گرمای زیادی تولید می‌کند.
این گیاه بوی بدی می‌داد.

فعل چند قسمتی Give onto | رو به چیزی باز شدن

Give onto | to have a view of or passage to something

پنجره به سمت باغ باز می‌شود.
اتاق خواب رو به بالکن است.
درها رو به زمین فوتبال باز می‌شوند.

فعل چند قسمتی Give out | از کار افتادن، اعلام کردن، توزیع کردن

Give out | to stop working; to make known to people; to give something to a group of people

باتری‌های من از کار افتادند.
آن‌ها به مسافران تراکت می‌دادند.
این خبر را خبرنگار اعلام کرد.

فعل چند قسمتی Give over | دست کشیدن از چیزی، ترک کردن

Give over | to stop doing something because it’s annoying

این آزاردهنده است. دست از فریاد زدن بردار.
مارک! دست بردار. دیگر نمی‌خواهم به آن گوش کنم.
فکر می‌کنم باران به زودی دست بردارد.

فعل چند قسمتی Give up on | قطع امید کردن، ناامید شدن

Give up on | to stop hoping or believing that someone will change

من از او نا‌امید شدم.
اگرچه می‌دانم که او وفادار نیست، نمی‌توانم او را رها کنم.
لطفا از من ناامید نشوید. این بار تمام تلاشم را خواهم کرد.

فعل چند قسمتی Give up | ترک کردن، کنار گذاشتن، تسلیم شدن

Give up | to stop doing something

او سیگار کشیدن را سه سال پیش ترک کرد.
تسلیم نشو. تقریبا رسیدی.
من به همسرم قول دادم که دیگر تا دیروقت بیرون نمانم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *