دوستان عزیز، در حال حاضر در اتصال به درگاه پرداخت دچار مشکل هستیم. لطفاً، به منظور ثبت سفارش، پرداخت و دریافت محصول مورد نظر با استفاده از دکمه واتس اپ قرار گرفته در قسمت پایین سمت چپ وبسایت با ما ارتباط بگیرید. با تشکر.

افعال چند قسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی با فعل Pick

افعال چندقسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی با فعل Pick

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، معمول ترین و پرکاربردترین افعال چندقسمتی و یا همان Phrasal Verb های زبان انگلیسی را با فعل Pick برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر این افعال چندقسمتی، آنها را به همراه مثال ها و ترجمه آن مثال ها تنظیم کرده ایم. ضمناً فایل های صوتی متناظر را هم برای شما قرار داده ایم که بتوانید از آنها برای بهبود تلفظ خود استفاده کنید. به منظور مشاهده لیست کامل مطالب این دوره نیز می توانید از مطلب بانک افعال چندقسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی دیدن کنید.

فعل چند قسمتی Pick apart | زیر سوال بردن، بررسی دقیق به قصد پیدا کردن ایراد

Pick apart | to find flaws in something by careful examination

او استدلال من را زیر سوال برد.
آماده باش وگرنه سخنرانی‌ات زیر سوال می‌رود.
هنری استدلال رقیب خود را زیر سوال می‌برد.

فعل چند قسمتی Pick at | از سر سیری خوردن، با بی میلی غذا خوردن

Pick at | to eat only a small amount of food because you are not hungry

آن خانم نشست و با بی میلی غذایش را خورد.
مایک! صبحانه‌ات را با بی میلی نخور. زود تمامش کن.
انی علی‌رغم اینکه خیلی گرسنه نبود، مقداری غذا خورد.

فعل چند قسمتی Pick off | با دقت هدف گیری کردن، (با تیر) زدن

Pick off | to shoot someone or something one by one by aiming at them carefully from a distance

پسرها با دقت یکدیگر را در بازی می‌زدند.
نزدیک بود پرنده‌های روی بوته را با تیر بزنند.
شکارچی، خرگوش‌ها را یکی یکی با تیر زد.

فعل چند قسمتی Pick on | انتخاب کردن، دست انداختن، مسخره کردن

Pick on | to choose someone or something; to repeatedly treat someone unfairly or unkindly

چرا آن‌ها همیشه من را برای کارهای سخت انتخاب می‌کنند؟
آن پسر به خاطر معلولیتش، توسط پسرهای دیگر مسخره می‌شد.
ناپدری‌اش قبلا او را مسخره می‌کرد.

فعل چند قسمتی Pick out | گزینش کردن، شناسایی کردن

Pick out | If you pick out someone or something, you choose them from among a group of people or things, or recognize something or someone in a group.

ما باید یک لباس برای جشن تولد انتخاب کنیم.
کمکم کن زیباترین گل‌ها را برای مراسم انتخاب کنم.
۳۰ دقیقه طول کشید تا کتابی که دوست دارم را انتخاب کنم.

فعل چند قسمتی Pick over | بررسی کردن برای انتخاب کردن

Pick over | to carefully examine and choose the one you want

باید امشب لباس‌های مناسب برای مهمانی را انتخاب کنم.
گزینه‌های بسیاری وجود دارد. شما باید انتخاب کنید.
تام در حال انتخاب بستنی مورد علاقه‌اش است.

فعل چند قسمتی Pick through | جستجو برای پیدا کردن چیزی

Pick through | to search carefully to find something

ماری خرابه‌ها را می‌گشت تا عکس خانوادگی قدیمی‌اش را پیدا کند.
او پسر خیلی بی‌نظمی است. هر روز لباس‌های روی هم انباشته شده‌اش را می‌گردد تا جوراب مورد نظرش را پیدا کند.
من تمام صبح به دنبال دفترچه خاطراتم در انبوهی از کتاب بودم.

He’s such a messy boy. He picks through his pile of clothes every day to find his favorite socks.

I spent the whole morning picking through this pile of books, searching for my diary.

فعل چند قسمتی Pick up on | بلند کردن، برداشتن، سوار کردن، مرتب کردن، ادامه دادن (دوباره آغاز کردن)

Pick up on | to talk again about something that others have mentioned; to notice something

می‌خواهم برگردیم به نکته دومی که اشاره کردید.
او نتوانست سوال‌های معلمش را درک کند.
آن‌ها دوست‌های صمیمی هستند. می‌توانند رفتارهای بد یکدیگر را درک کنند.

فعل چند قسمتی Pick up | رجوع کردن دوباره به چیزی، درک کردن

Pick up | to lift and hold something; to get someone or something; to clean or organize after someone has made a mess; to resume something after a break

باید خواهرم را از مدرسه بردارم.
به من کمک کن زباله‌ها را جمع کنم!
پس از ناهار به گفتگویمان ادامه می‌دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *