افعال چند قسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی با فعل Stand

افعال چندقسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی با فعل Stand

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، معمول ترین و پرکاربردترین افعال چندقسمتی و یا همان Phrasal Verb های زبان انگلیسی را با فعل Stand برای شما در نظر گرفته ایم. برای یادگیری هر چه بهتر این افعال چندقسمتی، آنها را به همراه مثال ها و ترجمه آن مثال ها تنظیم کرده ایم. ضمناً فایل های صوتی متناظر را هم برای شما قرار داده ایم که بتوانید از آنها برای بهبود تلفظ خود استفاده کنید. به منظور مشاهده لیست کامل مطالب این دوره نیز می توانید از مطلب بانک افعال چندقسمتی (Phrasal Verb) زبان انگلیسی دیدن کنید.

فعل چند قسمتی Stand against | مخالف بودن، مقابل کسی یا چیزی ایستادن

Stand against | to oppose someone or something

سال‌هاست که در مقابل دولت ایستاده‌اند.
اگر در مقابل او بایستید، ممکن است شغل خود را از دست بدهید.
او شهامت داشت که در مقابل حریف خود در جلسه بایستد.

فعل چند قسمتی Stand back | فاصله گرفتن، دورتر ایستادن

Stand back | to move backward

اگر نمی‌خواهید صدمه ببينيد، از درگیری فاصله بگیرید.
لطفا عقب بایستید. من آن را روی صفحه نمایش می دهم.
از آن مرد فاصله بگیرید. او خطرناک است.

فعل چند قسمتی Stand by | آماده بودن، یک گوشه ایستادن و تماشا کردن، کنار ایستادن

Stand by | to be ready to do something; to not prevent something bad from happening when you should

من پنج دقیقه دیگر آماده می‌شوم.
بیایید برای جلوگیری از ورشکستگی‌مان کاری کنیم. فقط کنار نایستید.
چطور می‌توانید در حالی که پدرتان با سرطانش دست و پنجه نرم می‌کند، کنار بایستید؟

فعل چند قسمتی Stand down | استعفا دادن

Stand down | to leave your job or position; to let someone else take your place

پدرم پس از سه سال از سمت ریاست استعفا داد.
می‌دانم که او قرار است استعفا دهد. وقت آن است که استراحت کند.
او مجبور به استعفا شد.

فعل چند قسمتی Stand for | مخفف چیزی بودن، مظهر/ نشانه چیزی بودن

Stand for | to represent; to be a symbol for or sign of

LOL مخفف “خنده با صدای بلند” است.
YOLO مخفف عبارت “شما فقط یک بار زندگی می‌کنید” است.
رنگ قرمز نشان‌ دهنده عشق و علاقه شدید است.

فعل چند قسمتی Stand in | جایگزین/ جانشین کسی شدن

Stand in | to do the job that someone does; to replace someone

نگران نباش، من به جای تو می‌ایستم. از سفرت لذت ببر.
آیا می‌توانید لطفاً از تیم بخواهید که تا زمانی که من نیستم، به جای من بایستد؟
مایک درس‌ها را آماده کرد تا اگر جاش دوباره دیر کرد، به جای او بایستد.

Mike prepared the lessons so that he could stand in for Josh in case he was late again.

فعل چند قسمتی Stand out | بهتر بودن، یک سروگردن بالاتر بودن، متمایز بودن

Stand out | to look different from the crowd; to appear more special than other people

موهای قرمزش او را از بین جمعیت متمایز می کند.
سعی نکنید با روش بدی متمایز شوید.
او همیشه به چشم می‌آید. چون بسیار زیبا است.

فعل چند قسمتی Stand over | بالای سر کسی ایستادن، پاییدن

Stand over | to stand near someone and watch them

دوست ندارم همیشه بالای سر من بایستد.
رئیس من همیشه وقتی در حال کار کردن هستم، بالای سرم می‌ایستد.
لطفا پشت پنجره بایستید و اگر مهمانی آمد به من اطلاع دهید.

فعل چند قسمتی Stand up for | ایستادگی و مقاومت کردن، جلوی (کسی) ایستادن، تحمل کردن، تاب آوردن

Stand up for | to defend someone or something that is being criticized

فقط ساکت نباش. از حقوق خود دفاع کن.
از خودت دفاع کن، یا الان یا هیچ‌وقت.
هیچ‌کس به جز رئیس سابقش از او دفاع نکرد.

فعل چند قسمتی Stand up to | دفاع کردن، هواداری کردن

Stand up to | to not be damaged or harmed by something

چطور جرات می‌کنی جلوی من بایستی؟
او موفق شد در برابر آن فروپاشی بایستد.
آن‌ها قرار است که جلوی رئیسشان بایستند.

فعل چند قسمتی Stand up | مشابه to get up

Stand up | similar to “to get up”; to rise from a bed or a chair and be on your feet

دیگر آنجا ننشین! بلند شو و با من قدم بزن.
در حالی که صحبت می‌کرد از جایش بلند شد.
وقتی اسمت را صدا کردم، بلند شو.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *