مکالمات واقعی زبان انگلیسی: دیشب یک چشمک هم نخوابیدم

مکالمات واقعی زبان انگلیسی (سلامتی): دیشب یک چشمک هم نخوابیدم

در این مطلب از وبسایت کاردوآنلاین، یک درس دیگر با عنوان دیشب یک چشمک هم نخوابیدم از مجموعه دروس مکالمات واقعی زبان انگلیسی در دسته سلامتی را برای شما در نظر گرفته ایم. این مجموعه دروس مکالمه زبان انگلیسی به شما کمک می کنند که در قالب دیالوگ های واقعی، تعدادی زیادی از اصطلاحات و عبارات عامیانه زبان انگلیسی را فرا بگیرید. برای یادگیری هر چه بهتر این مکالمات، آنها را به همراه ترجمه و فایل های صوتی مربوطه تنظیم کرده ایم. لیست کامل دروس مربوط به این سری آموزشی را می توانید در مطلب بانک مکالمات واقعی و عامیانه زبان انگلیسی مشاهده کنید.

دیشب یک چشمک هم نخوابیدم

I didn’t sleep a wink last night.

سیدنی: استیو، رنگ پریده به نظر میرسی. چی شد؟
استیو: دیشب یک چشمک هم نخوابیدم.
سیدنی: چیزی در ذهنت بود؟ شما خیلی نگران به نظر می رسید! شاید بتوانم بهت کمک کنم!
استیو: خب، من خیلی تحت فشار هستم. رئیس من خیلی زورگوست. او سه پروژه را به من محول کرد. اکنون ضرب الاجل نزدیک است و من هنوز همه پروژه هایم را تمام نکرده ام.
سیدنی: آیا کاری هست که بتوانم به شما کمک کنم؟
استیو: خب، حدس می‌زنم یکی می‌تواند به من کمک کند جز خودم! فعلا فقط به یکی نیاز دارم که باهاش صحبت کنم تا بتونم استرسمو از بین ببرم.

Sydney: Steve, you look pale. What happened?
Steve: I didn’t sleep a wink last night.
Sydney: Did you have something on your mind? You look so concerned! Maybe I can help you!
Steve: Well, I’m under a lot of pressure. My boss is very pushy. He assigned me three projects. Now the deadlines are near, and I still haven’t finished all of my projects.
Sydney: Is there anything I can do to help you?
Steve: Well, I guess one can help me but myself! For the moment, I just need someone to talk to so that I can relieve my stress.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *