من سوخته بودم!

I was burnt to a crisp!

هنک: چرا مایو خود را در خانه می پوشی؟
سیدنی: دیروز برای شنا به خانه دوستت رفتم و فراموش کردم کرم ضد آفتابم را بپوشم.
هنک: این خیلی عالی نبود.
سیدنی: خوب، وقتی وارد شدم، آفتاب داغ نبود، اما حدس می‌زنم اشتباه می‌کردم. تا حدی سوختم!
هنک: پس چرا کت و شلوار؟
سیدنی: طاقت پوشیدن هیچ چیز دیگری را ندارم.

Henk: Why are you wearing your bathing suit around the house?
Sydney: Yesterday I went swimming at your friend’s house, and I forgot to put my suncreen on.
Henk: That wasn’t very brilliant.
Sydney: Well, the sun didn’t feel hot when I got in, but I guess I was wrong. I got burned to a crisp!
Henk: So why the suit?
Sydney: I can’t stand to wear anything else.